*سناریو*(درخواستی)

ریاکشنشون وقتی امتحانتو گندمیزنی(به عنوان بردارت)
جین:یاع یاع...گفتم...
ا/ت:یااااشششش...این یکی خیلی مهم بودش:(
جین:باشه باشه.غلظ کردم...بیا بریم بیرون شاید یکم حالت خوب بشه.

نامجون:چه طوریه؟؟تو که خیلی خونده بودی؟
ا/ت:(نگاه مظلومانه)
نامجون:مشکلی نیست امتحان بعدی جبرانش میکنی...(و سوالایی که اشتبه زدی رو باهات کار میکنه)

یونگی:گورپدرش...بیخیال.امتحان بعدیو میخونی
ا/ت:یاااااا یونگی شییی.اصن حواست هست؟عین سگ جونکندم برای این امتحان!!!
یونگی:باشه اروم باش...بیا بریم یچی بخوریم.

هوسوک:(بغلت میکنه و دلداریت میده)
هوسوک:مشکلی نیستش...تو تموم تلاشت رو کردی:)

جیمین:عااااا نبینم موچیم بخاطر امتحانش اینقدر ناراحت باشههه...اصن همش تقصیر اون معلمته...

تهیونگ:عاااا...چرا بخاطر چهارتا سوال اینقدر ناراختی؟
ا/ت:خوبی؟؟؟؟
تهیونگ:من اره ولی تو...
ا/ت:گمشو بیروننننن از اتاقمم(دمپاییشو پرت کرد) (زنیکه عنتر)
تهیونگ:باشه..باشه.وحشی

کوک:مشکلی نیست بیا بریم شیرموز بخوریم...امتحان بعدی جبران میکنی...
ا/ت:بغل میخوام:)
کوک:بیا...
دیدگاه ها (۰)

*my mafia friend*PT13

*my mafia friend*PT14

*my mafia friend*PT13

*مهم*

love Between the Tides²⁰چند روز بعدا/ت با خودم فکر میکردم که...

love Between the Tides³⁷ا/ت: برای دوست دخترت خریدی؟ تهیونگ: ...

پارت ۲۲ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط